مشكوة و معانى آن در قرآن و حديث

پدیدآورسیدمحمود خسروانی شریعتی

نشریهفصلنامه مشکوة

شماره نشریه48

تاریخ انتشار1388/02/12

منبع مقاله

share 747 بازدید
مشكوة و معانى آن در قرآن و حديث

سيد محمود خسروانى شريعتى
گروه فرهنگ و ادب اسلامى

الله نور السموات والارض مثل نوره كمشكوة
(سوره نور (24) آيه 35)
«مشكات‏» روزنه يا طاقچه‏اى بود كه در ديوار اتاق مجاور با حياط مى‏ساختند و چراغ را روى آن مى‏گذاشتند، دو طرف آن از شيشه ساخته مى‏شد تا داخل اتاق و صحن حياط را روشن سازد و مردم به آن «جاچراغى‏» مى‏گفتند. و همچنين وسيله‏اى شيشه‏اى بود كه درى داشت‏به شكل مكعب مستطيل كه چراغ را در آن قرار مى‏دادند. به طور كلى به هر محفظه شفافى كه بتوان در داخل آن چراغ گذاشت تا از باد و توفان مصون بماند مشكات اطلاق مى‏شود. معناى امروزى اين واژه «چراغدان‏» است. در لسان‏العرب مى‏خوانيم: «كل كوة ليست‏بنافذه مشكاة‏» اين لفظ را حبشى و الف مشكاة را منقلب از واو دانسته‏اند.
اين نكته يادكردنى است كه مترجمان فارسى‏زبان از قرون گذشته در برگردانيدن واژه‏هاى قرآنى با دقتى وسواس گونه به گزينش معنى مناسب كوشيده‏اند و حتى با استفاده از گويشهاى محلى و اصطلاحات منطقه‏اى با بيم و اميد سعى كرده‏اند به مفاهيم قرآن نزديك شوند.
براى نشان دادن گوشه‏اى از اعتقاد و دقت آنان، معانى مشكوة را از كتاب فرهنگنامه قرآنى كه در تنظيم آن رعايت تاريخى نيز شده است، نقل مى‏كنيم:
«كلونك، كنبد، چراغ و راه، چراغ بره، روزن، چراغ‏بره، جام، سوراخ چراغ پره، چراغدان، چراغ‏خانه، گنبد، چراغ پرده، چراغ واره، چراغ پايه‏». (1)
در مورد شيوه نگارش اين واژه چنين نوشته‏اند: «رسم‏الخط صحيح اين كلمه در عربى مشكاة و رسم‏الخط قرآنى مشكوة است. ولى نويسندگان ايرانى آن را مانند، حيات، زكات، مشكات نويسند» (2) چون حرف «-ة‏» آخر كلمه مشكاة تلفظ مى‏شود، به پيروى از شيوه نگارش امروز فارسى مانند كلماتى چون: بركت، رحمت، عبرت و... به صورت «مشكات‏» نوشته شود بهتر است.
«... مثل نوره كمشكوة...».
خداوند متعال مثل محسوس و ساده مشكات را براى بيان ژرفترين مفهوم معنوى (نور) ذكر فرموده و با آوردن (ك) ادات تشبيه بين دو طرف تشبيه نور و مشكات رابطه برقرار كرده است، كه در اين جا مى‏توان وجه شبه را روشنايى نور يا هدايت الهى دانست كه در دنباله آيه نور هم به آن اشاره شده است: «يهدى الله لنوره من يشآء ويضرب الله الامثال..» (24/35).
مى‏دانيم كه «مثل‏» به معنى مثل و مانند است، هر گاه رابطه تشبيهى بين دو شى‏ء برقرار شود مثل به آن اطلاق مى‏گردد علماى ادب در تعريف مثل تعبيرات گوناگون آورده‏اند از جمله: «مثل جمله‏اى است مختصر و مشتمل بر تشبيه يا مضمون حكيمانه كه به سبب روانى لفظ و روشنى معنى و لطف تركيب شهرت عام يافته باشد و همگان آن را بدون تغيير و يا با اندك تغيير در محاوره به كار برند» (3) قرآن كريم مثل را وسيله‏اى مناسب براى تعقل و تفكر و ارشاد دانسته، تا آن جا كه آيات تمثيلى قرآن را افزون بر «دويست و چهل و پنج‏» (4) برشمرده‏اند، علاوه بر اين فرمايش امام محمد باقرعليه‏السلام كه «يك چهارم قرآن را سنن و امثال‏» (5) بيان فرمودند شاهدى ديگر بر وفور و اهميت امثال قرآنى است.
مفسران كلام الهى نيز هر يك فراخور استعداد و دريافت‏خويش از امثال قرآنى تعبيراتى دارند به عنوان مثال برخى، تمثيل «مشكات‏» را اشاره قرآن به وجود مبارك صديقه كبرى حضرت زهراعليهاالسلام دانسته‏اند، البته تفسير و تعبيرات ديگرى هم در معنى اين واژه قرآنى ذكر شده است كه گزيده‏اى از آن را در اين جا دسته‏بندى مى‏كنيم:

مشكات و حضرت محمدصلى الله عليه وآله

بسيارى از اهل تفسير معتقدند كه مراد از مشكات حضرت محمدصلى الله عليه وآله (6) است. و اين مفهوم را به شكلهاى متفاوتى نقل كرده‏اند، از آن قبيل است: «ان المقصود من المشكاة هو قلب رسول الله‏»، (7) صاحب تفسير اثنى‏عشرى به استناد حديثى از امام باقر - عليه‏السلام - مى‏نويسد: مشكات نور علم در سينه پيغمبر و مقصود از (المصباح فى زجاجه) سينه على (8) - عليه‏السلام - است، مفسر ديگرى نوشته است كه «مشكات محمدصلى الله عليه وآله است و مصباح دل اوست‏» (9) در تفسير روض‏الجنان مى‏خوانيم «مشكات عبدالمطلب است و زجاجه عبدالله و مصباح رسول است كه در صلب ايشان بود» (10) و در صفحه ديگر همان تفسير، مشكات سنت (11) رسول‏الله ذكر شده است.

مشكات و حضرت فاطمه‏عليهاالسلام

صاحب تفسير قمى مى‏نويسد: مقصود از مشكات حضرت فاطمه‏عليهاالسلام است و مراد از «فيها مصباح المصباح‏» دو فرزند بزرگوارش امام حسن‏عليه‏السلام و امام حسين‏عليه‏السلام اند و در همين روايت‏حضرت فاطمه زهراعليهاالسلام را از جهت نورانيت و صفا بار ديگر به ستاره درخشان (كوكب درى بين نسآء اهل الارض) (12) تعبير كرده است.
در تفسير آيه نور به سند معتبر از حضرت امام صادق‏عليه‏السلام نقل شده است كه مشكات در آيه نور حضرت فاطمه زهراعليهاالسلام است كه «انوار ائمه هدى را حق سبحانه و تعالى در آن حضرت جاى داده و از آن حضرت بر عالميان تافته‏» (13) و در توضيح [كوكب درى] حضرت فرمودند: «يعنى فاطمه ستاره‏اى است نورانى و درخشنده كه در ميان زنان جميع عالم به انوار معنويه ممتاز است و بهترين زنان عالميان است‏» (14) و باز در تفسير برهان مى‏خوانيم مراد از «مشكات‏» (15) حضرت فاطمه عليهاالسلام است.

مشكات و ولايت

در تفسير آيات نور رواياتى داريم كه مقصود از مشكات در آيه نور ائمه هدى هستند. از آن جمله حضرت رضاعليه‏السلام در پاسخ نامه به يكى از اصحاب چنين فرمودند: «مثلنا فى كتاب الله كمثل مشكوة فى القنديل فنحن المشكوة‏» (16) امام صادق‏عليه‏السلام هم در ضمن روايتى «مشكوة‏» را به حضرت فاطمه و «مصباح‏» را به امام حسن‏عليه‏السلام، «المصباح‏» را به امام حسين‏عليه‏السلام و «نور على نور» را به امام منها بعد امام تفسير فرمودند. صاحب كتاب الفكوك، ائمه را حجج الهى و خليفه حضرت رسول ذكر كرده و همگى را نور واحد دانسته كه آن نور «در مشكات چهارده تن ظاهر گرديده‏» (17) است.
با توجه به مطالب بالا گزينش نام پر محتواى «مشكوة‏» براى مجله آستان قدس رضوى كه ناشر معارف ائمه عليهم‏السلام است انتخابى گويا و شايسته است.
بخشى از مقاله توازن عددى قرآن كريم (18) هم به ائمه هدى و مشكات چنين اشاره دارد: نام «على بن ابيطالب‏» و اوصافى چون: «العروة الوثقى، الصديق الاكبر، اميرالمؤمنين‏» هر يك از دوازده حرف تشكيل يافته و تعداد حروف اسامى ائمه عليهم‏السلام نيز پس از حذف مكرر دوازده حرف است و نكته قابل دقت اين كه پس از حدف حروف مكرر از كلمه «اميرالمؤمنين‏» و «على‏بن ابيطالب‏» هفت‏حرف مى‏ماند و اين عدد مى‏تواند اشاره به هفت مرحله آيه نور باشد به ترتيب زير:
«مثل نوره كمشكوة/ فيها مصباح / المصباح فى زجاجة / الزجاجه كانها كوكب درى / يوقد من شجرة مباركة زيتونة لا شرقية ولاغربية / يكاد زيتها يضئ ولو لم تمسسه نار / نور على نور».
عالم بزرگوار علامه محمد باقر مجلسى هم روايتى از امام صادق‏عليه‏السلام در تفسير «نور على نور» نقل مى‏كند كه فرمودند: «در ميان اهل بيت امامى بعد از امامى ديگر هست كه هر يك نوربخش راههاى معرفت‏اند.» (19)

مشكات و مؤمن

بنابر بعضى روايات مراد از «مشكوة‏» در آيه نور، مؤمن است «المشكوة جوف المؤمن والقنديل قلبه‏» (20) چون نور او از پرتو نور الهى است‏خداوند نور دل مؤمن را به چراغ، و دلش را به چراغدان (مشكوة) (21) تشبيه فرموده است.
ابوالفتوح رازى مى‏نويسد: «مصباح قرآن است و آبگينه دل مؤمن و مشكات دهن و زبان اوست‏» (22) و تعبير ديگرش از مشكات «نفس مؤمن‏» (23) است، سينه مؤمن (24) را هم كه ايمان را از گزند توفان حوادث مصون مى‏دارد مشكات خوانده‏اند.

مشكات و دريافتهاى عرفانى

اهل ذوق و عرفان از تشبيه قرآنى «مثل نوره كمشكوة‏» استفاده تعليمى كرده و در اين زمينه سخنان لطيف و دقيقى ابراز داشته‏اند، از جمله صدرالدين شيرازى كلام الهى را به «مصباح‏» و دل عارف را به «زجاجه‏» و سينه او را به «مشكوة‏» (25) همانند كرده است، عارف ديگرى باطن عالم را مانند چراغ و ظاهر را به مثابه مشكات ياد مى‏كند و مى‏نويسد: «باطن عالم نور است و ظاهر بمثابه دريچه‏ها و نور دايم سر از دريچه‏ها بيرون كرده است.» (26)
نويسنده كتاب اساس التوحيد در تقريب معنوى اجزاى آيه نور مى‏نويسد: «ارباب تحقيق و بصيرت مصباح و زجاجه و مشكات و شجره مباركه را بر مقام احديت و واحديت‏حمل نموده و صادر اول را به حكم اين آيه مباركه حقيقت محمديه دانسته‏اند» (27) عين القضاة همدانى نيز در توضيح «مثل نوره كمشكوة‏» نوشته است: «نور وجه خداى تعالى به بيننده چنان نمايد كه نور چراغ از پس آبگينه و آبگينه در مشكات باشد و اين مشكات جان بيننده باشد و زجاجه نور محمدى.» (28)
از مجموع مطالب گذشته اين نكته روشن مى‏شود كه مراد از مشكات در آيه نور، رسول‏الله‏صلى الله عليه وآله ، حضرت فاطمه زهراعليهاالسلام يا ائمه معصومين‏عليهم‏السلام است و گاهى هم از «مشكات‏» وجود مؤمن راستين اراده شده است، زيرا دل او قابليت پذيرش پرتو انوار الهى را به قدر استعداد يافته و به ميزان وسعت نورانى شده است، بنابراين وجود او را هم مى‏توان مصداقى از مشكات دانست، اما به استناد آيه مباركه «وقل اعملوا فسيرى الله عملكم ورسوله والمؤمنون سوره توبه (9) آيه 105» پاره‏اى از موارد مراد از مؤمن «امامان معصوم باشند» (29) زيرا وجود مقدس آنان كه حامل نور هدايت‏اند مصداق حقيقى و معيار تمام عيار مؤمن است.
«گشت مشكات و زجاجى جاى نور كه همى درد ز نور آن قاف و طور جسمشان مشكات دان دلشان زجاج تافته بر عرش و افلاك اين سراج‏» (30)

مآخذ

1- محمد جعفر ياحقى، فرهنگنامه قرآنى، بنياد پژوهشهاى اسلامى، آستان قدس رضوى، 1372.
2- على اكبر دهخدا، لغتنامه دهخدا، ذيل كلمه مشكات.
3- همان، ذيل كلمه مثل.
4- على اصغر حكمت، امثال قرآن، انتشارات بنياد قرآن، تهران 1361، ص‏68.
5- محمد بن يعقوب اسحاق كلينى، اصول كافى، ترجمه سيد هاشم رسولى، دفتر نشر اهل بيت‏بى‏تا، بى‏جا، ج‏4، ص‏436.
6- ابوالفتوح رازى، روض الجنان وروح الجنان فى تفسير القرآن، مشهور به تفسير شيخ ابوالفتوح رازى به كوشش و تصحيح محمد جعفر ياحقى، محمد مهدى ناصح، بيست جلد. بنياد پژوهشهاى اسلامى، مشهد، ج‏14، ص‏145.
7- سيد محمد تقى مدرسى، من هدى القرآن، ناشر، مكتب العلامه المدرسى، رجب‏1407، ج‏8، ص‏315.
8- حسين بن احمد الحسينى الشاه عبدالعظيمى، تفسير اثنى عشرى، انتشارات ميقات، 1354، ج‏9، ص‏251.
9- ابوالمحاسن الحسين بن الحسن الجرجانى، تفسير گازر، به تصحيح مير جلال‏الدين الحسينى ارموى، تهران،1337ش، ج‏6، ص‏314.
10- ابوالفتوح رازى، ج‏14، ص‏149.
11- همان، ص‏148.
12- ابوالحسن على‏بن ابراهيم القمى، تفسير القمى، صححه السيد طيب الموسوى الجزايرى، مطبعة النجف،1387 ه . ق، ج‏2، ص‏103.
13- محمد باقر مجلسى، بيست و پنج رساله، تحقيق سيد مهدى رجايى، ناشر كتابخانه آية‏الله العظمى مرعشى، قم، 1412 ه . ق، ص‏120.
14- همان.
15- سيد هاشم البحرانى، تفسير برهان، ناشر مطبوعاتى اسماعيليان، قم، ج‏3، ص‏133.
16- ابوالحسن على بن ابراهيم القمى، ج‏3، ص‏133.
17- صدرالدين قونوى، كتاب الفكوك، تصحيح محمد خواجوى، انتشارات مولى، تهران، 1371، ص 65.
18- نبيل حميد محسن، «توازن عددى در قرآن كريم‏» ترجمه حسين صابرى، مشكوة، شماره‏39، ص‏18.
19- محمدباقر مجلسى، همان كتاب، ص‏122.
20- ابوالحسن على بن ابراهيم القمى، ج‏2، ص‏103.
21- صدرالدين شيرازى، تفسير آيه مباركه نور، ترجمه محمد خواجوى، انتشارات مولى، تهران، 1362، ص‏29.
22- ابوالفتوح رازى، ج‏14، ص‏150.
23- همان، ص‏149.
24- ناصر مكارم شيرازى و ديگران، تفسير نمونه، ناشر دارالكتب الاسلاميه تهران، 1362، ج‏14، ص‏478.
25- صدرالدين شيرازى، ص‏27.
26- عبدالعزيزبن محمد نسفى، كشف الحقايق، به اهتمام احمد مهدوى دامغانى، بنگاه ترجمه و نشر كتاب، تهران،1359، ص‏155.
27- مهدى آشتيانى، اساس التوحيد، نشر چاپ دانشگاه، 1330، ص‏228.
28- عين القضات همدانى، تمهيدات، تصحيح عفيف عبيران، كتابخانه منوچهرى، بى‏تا، ص‏206.
29- ابوالفتوح رازى، ج‏10، ص‏30.
30- مثنوى معنوى، به تصحيح رينولد ا. نيكلسون، اميركبير،1363، ج سوم، ص‏447.

مقالات مشابه

معناشناسی واژه اعجمی در کتاب و سنت

نام نشریهعلوم و معارف قرآن و حدیث

نام نویسندهحمیدرضا فهیمی تبار, مهدی آذری‌فرد

معناي واژه «ص-ل-ح» و مشتقات آن در قرآن

نام نشریهمشكوة

نام نویسندهمجید صالحی

مفردات قرآن در «تفسیر المیزان»

نام نشریهعیون

نام نویسندهمحمود حائری, صالح عادلی ساردو

خبری یا انشایی بودن اسلوب «سبحان»

نام نشریهعیون

نام نویسندهوصال میمندی, علی بیانلو, سکینه حجازی